سینماتک قلهک

Need For Speed - جنون سرعت

يكشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ق.ظ


خلاصه داستان :

توبی مارشال ( آرون پاول ) یک مکانیک حرفه ای است که در ایام فراغت خود در مسابقات کورس غیر قانونی شرکت می کند . او طی یک شرط بندی با یکی از هم محله ای های قدیمی خود ، دینو ( دومینک کوپر )، مسابقه می دهد اما دینو باعث مرگ یکی از دوستان نزدیک توبی می شود ولی  دینو مرگ او را به گردن توبی می اندازد . توبی بعد از دو سال از زندان آزاد می شود و به دنبال این است که ثابت کند او بی گناه بوده است و ...


* * *


حکایت ماشین بازی ها

فیلم جنون سرعت از روی سری بازی های معروف کمپانی EA  با همین نام ساخته شده است . برادر بزرگ سینمایی این فیلم را می توان سریع و خشن نامید که، اتفاقا آن فیلم هم با نگاهی به این سری بازی ها ساخته شده اند.  اما ، نسخه رسمی ِ همین فیلم است . موفقیت زیاد سری سریع و خشن مطمئنا در دادن چراغ سبز به تولید این فیلم بی تاثیر نبوده است . جنون سرعت اما در اولین فیلم خود ، راه و روش دیگری را پیش گرفته و به اصطلاح خواسته متفاوت تر باشد که ، بعدا به این موارد اشاره می کنیم . اما در هر صورت این فیلم ها بدون رودربایستی فقط  "ماشین بازی" است . هنگامی که پسربچه ها ( یا دختر بچه ها ! ) ی خردسال با ماشین های اسباب بازی خود بازی می کنند و یک فضای مسابقه ای و هیجان انگیز را در ذهنشان تصور می کنند را در نظر بگیرید ، فیلمی مثل جنون سرعت همان تصورات را سینمایی کرده است . بازی های جنون سرعت داستان خاصی ندارند و مسابقه پشت مسابقه هستند برای همین تبدیل کردن این بازی ها به یک فیلم نامه سینمایی کار راحتی نیست و نتیجه نیز معمولا جالب نبوده و نیست .



فیلم نامه

جرج و جان گتنیس داستان فیلم را نوشته اند و جناب جرج به تنهایی فیلم نامه را به نگارش در آورده است . البته واقعا فیلم نامه ای در کار نیست . اگر هم باشد به شدت کلیشه ای و زمخت است و در این موارد بهتر است از کورس های ماشین ها و تصادف های این آهن پاره ها لذت ببریم تا اینکه ، به دنبال عمق شخصیت ها باشیم یا با ناامیدی دنبال خط داستانیِ بدردبخوری باشیم ! گفتیم به تفاوت فیلم با برادران بزرگترش یعنی سری سریع و خشن اشاره می کنیم . اول اینکه ، شخصیت های مثبت فیلم به معنای کلمه ، خلافکار یا دزد نیستند و بیشتر آدم های شریفی هستند که درگیر موقعیت غیر شریفی می شوند . دوم اینکه ، پول های رد و بدل شده در این فیلم مبلغ های میلیاردی نیست و به نسبت چنین داستان هایی به نظر قانع کننده می رسند . مثلا ، پیشنهاد اولیه شخصیت دینو به توبی برای تعمیر ماشین 500 هزار دلار است . در چنین فیلم هایی این مبالغ بیشتر شبیه به یک شوخی است و فیلم نامه نویسان ما خواسته اند که فیلم را بیشتر به واقعیت نزدیک کنند ( البته مثلا ! ) . اما از طرفی آمریکا به نمایش در آمده در این فیلم بیشتر شبیه تصاویر گرافیکی داخل بازی هاست . همه چیز تمیز و خوشگل . پلیس ها تقریبا مهربان . نگهبانان زندان مهربان تر و خلاصه این موارد فیلم را بیشتر شبیه تکه مقوایی کرده است که با مقداری رنگ روغن خواسته اند رنگ قهوه ای آن را بپوشانند !


بازیگران و شخصیت هایشان

بازی خوب در این فیلم نداریم . متاسفانه ! آرون پاول که در سریال بی نظیر بریکینگ بد  حسابی خوش درخشیده است ، با این فیلم اولین حضور مهم سینمایی خود را نشان داد و اصلا حضور قدرتمند و ویژه ای نیست  . همان شخصیت جسی پینکمن سریال است ، منتها  مقداری زمخمت تر و ساکت تر !

دومینک کوپر قطب منفی ماجراست .  بالا بردن و تکان دادن چشم و ابرو هایی که مثلا نشان دهد فلانی خیلی زرنگ است دیگر برای بازی در نقش منفی این دور و زمانه جواب نمی دهد . کوپر را نمی توانیم به عنوان نقش سیاه ، یا سفید و یا خاکستری بپذیریم . بیش از حد خنثی است . تنها حضور مفیدش در این فیلم این است که باعث کشته شدن یک شخصیت می شود و ما از تعقیب و گریز جاده ای ماشین ها لذت می بریم . همین !

از دیگر بازیگران شاخص و معروف می توان به مایکل کیتون اشاره کرد . کیتون زمانی ستاره ای بود . بالاخره فیلم های بلند سینمایی بتمن با او شروع شد . ولی سال هاست که که به بازی در نقش های مکمل ، آن هم در فیلم های درجه دو و سه رضایت می دهد . بالاخره زندگی هم خرج دارد و آقای کیتون بازیگر از این قضیه مثتثنا نیست .

بقیه بازیگران و شخصیت هایشان هم فقط قاب ها را پر کرده اند و در مواقعی نمی گذارند حداقل از منظره لذت ببریم . بود و نبودشان هیچ تاثیری نه در پیش برد فیلم دارد و نه در پس رفتش ! اگر مثلا این فیلم یک اثر علمی تخیلی بود و این ها هم ربات هایی بودند که دیالوگ نداشتند خیلی بهتر و شکیل تر میبود !

نیمه پر لیوان

قطعا فیلم برداری . داستان طوری جلو می رود که ما در اواسط فیلم تقریبا با یک اثر جاده ای رو به رو می شویم و همین فرصتی می دهد تا از قاب ها و انتخاب نماهایی که برای تصادف و تعقیب و گریز ها استفاده شده است لذت ببریم . بعضی سکانس ها از دید اول شخص است ( همان P.O.V  ) که مشخصا ادای دینی است به سری بازی ها . موسیقی متن نسبتا پرشوری دارد اما، بیشتر انتخاب موسیقی ها ، انتخابی است که با تصاویر مچ شده است . آخرین آهنگی که در فیلم پخش می شود  ، Roads Untraveled از گروه linkin park است و حقیقتن شنیدنی است .

یک نقل قول از کارگردان

من 25 سال بدلکاری کردم و برای همین می خواهم که بینندگان فیلم از دید من به ماجرا نگاه کنند . همیشه زاویه های دوربین رو جوری انتخاب می کنم که مخاطبین در بطن و وسط حوادث قرار بگیرند تا اینکه از گوشه شاهد ماجرا باشند . معمولا در فیلم ها اینطوری است ، مخصوصا در فیلم هایی که با تصادفات ماشین همراه است . بینندگان روی صندلی نشسته اند و فقط شاهد تصویر هستند تا اینکه در وسط تصادف قرار بگیرند .


حرف آخر

سرگرم کننده است و در بعضی مواقع هیجان انگیز . بر عکس اسمش ، زیاد جنون سرعت ندارد و این هم از کارگردانی مشخص است و هم از داستانش .نیمه میانی فیلم به شدت افت سرعت دارد تا جنون . در جاهایی از فیلم یاد آثار وسترن ای می افتیم که به جای اسب ، ماشین های پرسرعت و رنگ وارنگ دارند . فیلم خیلی بدی نیست ولی شاهکار هم نیست . فیلم را ببینید و بعد بروید سراغ فیلم شتاب  ساخته ران هاوارد . در آنجا هم ماشین هست و هم مسابقه ، ولی این کجا و آن کجا .

مجید میرجمالی 


* * *

جنون سرعت

کارگردان: اسکات واگ

فیلم نامه: جرج و جان گتنیس

فیلم بردار: شین هارل بات

موسیقی: ناتان فرست

بازیگران: آرون پاول ، دومینیک کوپر ، ایموگن پوتس

۹۳/۰۷/۲۷
پردیس قلهک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">