Saving Private Ryan - نجات سرباز رایان
خلاصه داستان:
بعد از جنگ در سواحل نرماندی گروهی از سربازان آمریکایی مأمور میشوند به پشت خطوط دشمن رفته و یک سرباز نیروی هوایی که برادرانش همگی در جنگ کشته شده اند را نجات دهند.
* * *
سینمای جنگ طیف گستردهای از فیلمها را شامل میشود. دستهای از آنها به حواشی جنگ پرداخته و دستهای دیگر مستقیم وارد قلب حادثه شده روایتی بیپرده تصویر میکنند. اسپیلبرگ در تغییر مسیر اساسی در کارنامه هنری خود به همچین اثری روی میآورد. او که یکی از بازیگوش و کنجکاوترین کارگردانان جهان است بار دیگر از خطوط امن دور خود گریخته و ریسک بزرگ و گران قیمتی میکند که در نهایت به موفقیتی چشم گیر بدل میشود.
خشونت ساخته شده در فیلم بسیار بالا و بیپرده است. اسپیلبرگ برای تاکید بر چنین بستر خشنی حتی گرمای رنگ تصاویر را در فیلم به وضوح کاهش داده تا این فضای بصری به شکل دلخواه با بدنه داستان در تعامل باشد. تدوین سریع و افکتهای صوتی سهمگین در کنار واقعگرایی عجیب صحنهها و فیلمبرداری روی دست باعث شده مخاطب خود را وسط میدان جنگ حس کرده و با فریاد سربازها در صندلی خود جا به جا شود. به جرأت میتوان گفت شاید سالها بود که در هالیوود چنین کمالگرایی در تصویرسازی واقعگرا پیدا نمیشد و شاید آخرین نفر کوبریک با «غلاف تمام فلزی» و یا «راههای افتخار» بود. در ساخت فیلم سعی شده به شدت به جزییات روابط سربازان واقعی و نوع درگیریها در جنگ وفادار باشند. در طول داستان با دیالوگهایی از جانب سربازان برخورد میکنیم که برای ما هم سوال هستند. مثلا آنها از کاپیتان میپرسند چرا برای نجات جان یک سرباز، چندین تن باید جان خود را به خطر بیاندازند و حتی کشته شوند؟ نویسنده فیلمنامه این پرسشها را از خود نیز پرسیده است و با هوشمندی برای چند بعدی کردن داستان، در تأثیر نوع نگاه عدهای بر زندگی دیگران این پرسشها را بر میانگیزد و حتی جوابی به آنها نمیدهد.
تصویری که اسپیلبرگ در نجات سرباز رایان از جنگ میسازد چیزی منحصر به فرد است و چه از جنبه تکنیکی و چه از بعد هنری نمونهای مشابه ندارد. این احتمال کمی نیست که بعد از او کسی نتواند حماسهای به این بیپردگی و عمق اخلاقی از جنگ روایت کند.
استیفن هانتر – واشنگتن پست: «بسیار نافذ، احساسات بر انگیز و پرشور که گویی بعد از تماشای فیلم له شدهاید. به راحتی میتوان گفت این بهترین فیلم جنگی است که تا کنون ساخته شده و از آثار بزرگ سینمای آمریکا است.»
پال تاتارا – سی ان انن: «اسپیلبرگ با هنرمندی تمام در بحث تکنیک به این هدف بزرگ دست مییابد، هدفی که تقریبا هیچ کارگردان دیگری در تاریخ سینما حتی نتوانسته به آن نزدیک شود.»
از گوشه کنار :
همه بازیگران اصلی فیلم به جز مت دیمون روزها تحت تمرینات طاقت فرسای نظامی قرار گرفتند. مت دیمون از این تمرینات معاف شد تا بازیگران دیگر از او بیزار شده و این حس انزجار را در نقش خود به خوبی نشان دهند.
صحنه ساحل اُماها هزینهای بالغ بر 11 میلیون دلار برادشت و شامل 1000 سیاهی لشکر بود که بخشی از آنها اعضای ارتش ایرلند بودند. از این سیاهی لشکرها 20 تا 30 نفر آنها مجروحین قطع عضو شده با اعضای مصنوعی بدن بودند تا صحنههای قطع شدن اعضای بدن واقعیتر به نظر رسند.
اسپیلبرگ مت دیمون را برای نقش رایان انتخاب کرده بود چون برای فیلم نیاز به بازیگری با چهره آمریکایی و تقریبا ناشناس داشت. او نمی دانست دیمون برای بازی در «ویل هانتیگ خوب» قبل از اکران فیلم اسکار برده و به شهرت خواهد رسید.
محمدرضا برادری
* * *
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
فیلم نامه: رابرت رودات
فیلم بردار: یانوش کامینزکی
موسیقی: جان ویلیامز
بازیگران: تام هنکس ، مت دیمون ، وین دیزل ، ادوارد برنز