سینماتک قلهک

Monster University - دانشگاه هیولاها

شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۴ ب.ظ


خلاصه داستان:


مایک وازوفسکی و جیمز پی سالیوان زوجی جدایی­ ناپذیر هستند، اما قضیه از اول به این شکل نبود. از لحظه ­ای که این دو هیولا با هم روبه ­رو شدند، می­خواستند سر به تن هم نباشد. «دانشگاه هیولاها» نشان می­دهد چه طور مایک و سالی بر تفاوت­هایشان فائق آمدند و بهترین دوست­های یکدیگر شدند.

داستان از آن‌جا شروع می­شود که مایک کوچولو همراه با اردوی دبستانش به بازدید شرکت هیولاها می­رود؛ آن‌جا یکی از کارآموزان ارشد کلاهش را به مایک می­دهد و این‌جا است که مایک تصمیم می­گیرد وارد شرکت هیولاها شود. سال­ها بعد، مایک بالاخره وارد دانشگاه هیولاها می­شود...

* * *


محصول پیکسار بودن تضمین­ کننده­ ی حدی از استاندارد است که حتی ضعیف­ ترین انیمیشن­ های محصول این کمپانی هم از آن پایین­ تر نیامده­ اند. پیکسار اکنون یکه ­تاز عرصه­ ی انیمیشن، جایگاهی را اشغال کرده که قبل ­تر از آن کمپانی دیزنی بود؛ کمپانی ­ای که البته با خریدن پیکسار و پخش محصولات آن به­ نوعی امروز نیز پیگیر دغدغه­ ی دیرین خود است.



در تاریخ سینما به ­ندرت نمونه ­های سینمایی ­ای یافت می­شوند که قسمت دومشان از قسمت اول بهتر یا حتی در حدواندازه­ ی آن باشد؛ البته اینجا ما در واقع با پیش­درآمد داستان فیلم اول یعنی «شرکت هیولاها» (2001) روبه­ روییم. داستان از همکلاسی بودن مایک و سالی در دانشگاه و رشته ­ی وحشت شروع می­شود و این که هرکدام چیزی را دارند که دیگری ندارد: سالی فی­نفسه ترسناک است و خیلی راحت وارد دانشگاه شده، ولی خود را بی­ نیاز از آموزش و مطالعه می­داند و موجودی بی­خیال معرفی می­شود که سر کلاس حتی یک مداد هم با خود نیاورده! از سوی دیگر، مایک، هیچ وجه ترسناکی ندارد، اما سخت­کوش و دقیق است و سال­ها زحمت کشیده تا به اینجا رسیده. در درجه­ ی اول، تنش­ هایی که بین این دو به وجود می­ آید است که درام را جلو می­ برد. اما از آنجایی که مخاطب فیلم اول را دیده، می­ داند که در پایان این فیلم قرار است دشمنی این دو به دوستی بسیار عمیقی تبدیل شود و این دو در آینده هردو استخدام شرکت هیولاها و البته بهترینِ آن­جا خواهند شد؛ پس وقتی پایان کار از پیش معلوم است، مهم­ترین وظیفه­ ی خالقان اثر ، طراحی روند این ماجرا بوده.



از این‌جا است که تفاوت سطح اصلی این فیلم با قسمت اول آشکار می ­شود: در قسمت اول رابطه­ ی پیچیده و جذاب این زوج با بو، دختری از دنیای انسان­ها، عمق ویژه­ ای به کار بخشیده بود؛ اما این‌جا صرفا با رقابت­ های مدرسه ­ای و در نهایت در حد مسابقه روبه­ روییم؛ مسابقه ­ای که البته بسیار جذاب و هیجان­ انگیز است، اما عمقی به فیلم نمی­ بخشد. درواقع روایت فیلم درمجموع چندان غنی نیست و فیلم بیشتر متکی به ماجراهای در لحظه جذاب است که عقب­ جلو کردن یا حذف یا تغییر بعضی شان به فیلم لطمه­ ی بزرگی نخواهد زد. (مقایسه کنید با «بالا»  که همان 4 دقیقه­ ی اولش شاهکاری کامل بود و آن قدر از نظر داستانی غنی که خود می­توانست برای یک فیلم کامل کافی باشد و بعد باز همان­جا از آغاز سفر پیرمرد و پسربچه تا رسیدنشان به مقصد، خود یک فیلم کامل و باز از بقیه­ ی فیلم و ماجرای فروپاشی تصویر فهرمان می­ شد جداگانه یک فیلم کامل درآورد) درمقابل این سیر حوادث، مواردی چون متحول شدن ناگهانی سالی و یا تغییر جهت رندل (مارمولکی که غیب می­شود) آن­قدر سرسری و بی­ مقدمه برگزار می ­شوند و فیلم هم سریع از روی آنها می­ گذرد که عمقی به فیلم اضافه نمی­ کنند.



درنهایت باید گفت اگرچه «دانشگاه هیولاها» جزو برترین فیلم­های پیکسار (در رده­ ی آثاری چون «داستان اسباب­ بازی»، «شرکت هیولاها»، «وال.ای» یا «بالا») نیست، اما فیلم مفرح و سرگرم­ کننده­ ایست که یک بار دیدنش حتما توصیه می ­شود.


سهند الهامی


* * *

دانشگاه هیولاها

کارگردان: دن اسکنلان

فیلم نامه: دن اسکنلان ، دنیل گرسون ، رابرت ال برد

موسیقی متن: رندی نیومن

صداپیشگان: بیلی کریستال ، جان گودمن ، استیو بوشیمی ، هلن میرن

۹۳/۰۷/۲۶
پردیس قلهک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">